ای دل بیا با شعر من در این بهاران پر بزن
رختی بکش زان دخمه‌ات، گشتی بر این عالم بزن

شو منفجر از حرف من، مُهمَل بِهِل، اوراق من
معهود این باغ است و پس پا در رکاب من بزن

این دار ضیف از آن من، این مُهر و این قرآن من
برخیز و بر این ساز من با چنگ خود زخمی بزن

محمل گذارد موسمش از غنچه‌ها و پرنیان
بر این روان اوراد من بنشین بر او چرخی بزن

کله بندد شاپرک از جان و دل با یاسمین
آ در این تصنیف من با شاهدت حرفی بزن

حازمان را عاشقان در راه عشق آرند و لیک
گر بدیدی عاقلی بر فرق او سنگی بزن

با ظهیری‌ها بمان و دیگران را واگذار
پس به یک تکبیر من بر قلبشان تیری بزن

گوش نااهلان نشاید بشنود اسرار من
خود در این میخانه‌ام از جام می نوشی بزن

.

پ.ن.۱.  ۴ بیت اول بر وزن «مستفعلٌ مستفعلٌ مستفعلٌ مستفعلٌ» سروده شده و ۴ بیت دوم بر وزن «فعلاتٌ فعلاتٌ فعلاتٌ فعلات» ! بابت این تفاوت وزن پوزش میخواهم، چراکه احساس من در آن لحظه اینگونه بروز کرد و از طرف دیگر، آن زمان (قبل از ورودم به دانشگاه) راجع به وزن و عروض هیچ نمی‌دانستم!

پ.ن.۲. این شعر روز قبل از کنکور سراسری سروده شده.